فهرست مطالب
- مقدمهای بر آزمایش های پایه ای خون و مغز استخوان
- آزمایش های پایه ای خون: CBC و اهمیت آن
- ضدانعقادهای مورد استفاده در هماتولوژی
- جزئیات پارامترهای CBC
- شمارش گلبولهای سفید و پلاکتها
- سرعت رسوب اریتروسیتی (ESR)
- شاخصهای آزمایشگاهی مربوط به رتیکلوسیتها
- تغییرات فیزیولوژیک سلولها و پارامترهای خونی
- تهیه و رنگآمیزی گسترش خون محیطی
- بررسی گسترش خون محیطی: مورفولوژی گلبولهای قرمز
- تنوع در شکل گلبولهای قرمز (پوئیکیلوسیتوز)
- انکلوزیونهای گلبولهای قرمز
- بررسی سلولاریته مغز استخوان
- سوالات چهارگزینهای
- پاسخ سوالات چهارگزینهای
- سوالات متداول
مقدمهای بر آزمایش های پایه ای خون و مغز استخوان
آزمایش های پایه ای خون و مغز استخوان سنگ بنای تشخیص و مدیریت اختلالات هماتولوژیک (خونی و مغز استخوان) محسوب میشوند. این آزمایشها نه تنها ابزارهایی اساسی برای ارزیابی سلامت عمومی هستند، بلکه در شناسایی بیماریهای خونی و نظارت بر پاسخ به درمان نیز نقش کلیدی ایفا میکنند. فصل حاضر به بررسی جامع این آزمایشها و اهمیت آنها در تشخیص و درمان بیماریهای هماتولوژیک میپردازد. هدف از این مطالب، افزایش دانش و آگاهیهای اساسی دانشجویان علوم آزمایشگاهی در این حوزه است.
آزمایش های پایه ای خون: CBC و اهمیت آن
آزمایش های پایه ای خون طیف وسیعی از ارزیابیها را در بر میگیرند که به بررسی اجزای مختلف خون میپردازند. در میان این آزمایشها، شمارش کامل خون (Complete Blood Count – CBC) از اهمیت ویژهای برخوردار است. CBC یک آزمایش چندپارامتری و جامع است که معمولاً در صدر آزمایشهای درخواستی پزشکان قرار دارد و ارزیابی سریع، کارآمد و مقرون به صرفهای از وضعیت سلولهای خونی ارائه میدهد. پارامترهای اصلی این آزمایش شامل موارد زیر است:
- شمارش گلبولهای قرمز (Red Blood Cell – RBC): تعداد گلبولهای قرمز خون.
- هموگلوبین (Hemoglobin – Hb): میزان پروتئین حامل اکسیژن در گلبولهای قرمز.
- هماتوکریت (Hematocrit – HCT): درصد حجمی گلبولهای قرمز نسبت به حجم کل خون.
- شاخصهای گلبولهای قرمز (Red Cell Indices): شامل MCV, MCH, MCHC, RDW که اطلاعات دقیقی در مورد اندازه، محتوای هموگلوبین و پراکندگی گلبولهای قرمز میدهند.
- شمارش گلبولهای سفید (White Blood Cell – WBC): تعداد کل گلبولهای سفید خون.
- شمارش افتراقی گلبولهای سفید (Differential Count): درصد و شمارش مطلق انواع مختلف گلبولهای سفید (نوتروفیل، لنفوسیت، مونوسیت، ائوزینوفیل، بازوفیل).
- شمارش پلاکتها (Platelet Count): تعداد پلاکتها در خون.
- شاخصهای پلاکت (Platelet Indices): شامل MPV و PDW که اطلاعاتی در مورد حجم و پراکندگی پلاکتها میدهند.
واحدهای اندازهگیری و محدودههای مرجع
در مورد شمارش سلولهای خونی، واحدهای متفاوتی وجود دارد. در حالی که در واحد استاندارد بینالمللی (SI)، تعداد سلولها در هر لیتر بیان میشود، واحد رایج و سنتی، تعداد سلولها در هر میکرولیتر (μL) یا میلیمتر مکعب (mm^3) بیان میکند.
نکته مهم این است که نمیتوان از یک محدوده مرجع واحد برای همه جمعیتها استفاده کرد، زیرا محدوده نرمال هر شاخص آزمایشگاهی با توجه به سن، جنسیت و ناحیه جغرافیایی متفاوت است. با این حال، در متون مرجع، محدودههای نرمال کلی برای هر شاخص ارائه میشود که ممکن است با محدودههای مرجع در آزمایشگاههای مختلف کمی تفاوت داشته باشد.
ضدانعقادهای مورد استفاده در هماتولوژی
در آزمایشهای هماتولوژی، ضدانعقادها برای حفظ نمونههای خون و تضمین نتایج دقیق آزمایشها بسیار حیاتی هستند. مهمترین نقش ضدانعقادها جلوگیری از لخته شدن خون است که برای طیف وسیعی از آزمایشهای تشخیصی مانند CBC، آزمایشهای انعقادی و سایر آزمایشهای تخصصی ضروری است. انتخاب ضدانعقاد مناسب برای هر آزمایش، برای جلوگیری از نتایج نادرست و اطمینان از پاسخ صحیح بسیار اهمیت دارد.
ضدانعقادهای مورد استفاده در هماتولوژی شامل دو گروه اصلی میباشند:
- شلاتهکنندههای کلسیم: این گروه شامل سیترات و مشتقات آن، EDTA (Ethylenediaminetetraacetic Acid) و اگزالات است. این مواد با کلسیم که یک فاکتور ضروری در آبشار انعقادی است، کمپلکس تشکیل داده و مانع از لخته شدن خون میشوند.
- EDTA: به عنوان ضدانعقاد انتخابی برای آزمایش CBC و بررسی لام خون محیطی استفاده میشود، زیرا باعث حفظ ساختار و مورفولوژی سلولهای خونی میشود. غلظت نهایی EDTA برای آزمایش شمارش سلولی ، 1.5 ± 0.25 میلیگرم به ازای هر سیسی خون است.
- انجمن بینالمللی استانداردسازی هماتولوژی (ICSH) و انستیتوی استانداردهای آزمایشگاه بالینی (NCCLS)، استفاده از نمک K2EDTA (پودر) را توصیه میکنند، اما استفاده از K3EDTA با استقبال بیشتری روبرو است. K3EDTA میتواند باعث کاهش 3 درصدی هماتوکریت و کاهش 1-3 درصدی RBC، Hb و WBC شود.
- ملاحظات: EDTA به دلیل اثر تخریبی بر روی فاکتورهای انعقادی VIII و V، به هیچ وجه نباید در تستهای انعقادی استفاده شود.
- همچنین، EDTA میتواند باعث بروز پدیدههای تجمع پلاکتی (Platelet Aggregation) و پدیده ماهوارهای (Platelet Satellitism) شود. این موضوع احتمالاً به دلیل فعال شدن آنتیبادیهای ضدپلاکتی است که منجر به تجمع پلاکتها در کنار هم و یا تجمع پلاکتها در اطراف نوتروفیل یا مونوسیت میشود. این مسئله به کاهش کاذب پلاکتها منجر میشود. تجمع پلاکتها به دلیل EDTA در یک درصد افراد مشاهده میشود و این وضعیت، یک وضعیت آزمایشگاهی است و با عارضه بالینی خاصی همراه نیست.
- راهکارهایی جهت رفع پدیده ساتلیسم:
- تکرار تست با ضدانعقاد دیگر مانند سیترات.
- اضافه کردن کانامایسین.
- قرار دادن نمونه به مدت 30 دقیقه در 37 درجه سانتیگراد که باعث جدایی آگلوتینین میشود.
- گرفتن نمونه بدون ضدانعقاد و آزمایش سریع آن.
- EDTA: به عنوان ضدانعقاد انتخابی برای آزمایش CBC و بررسی لام خون محیطی استفاده میشود، زیرا باعث حفظ ساختار و مورفولوژی سلولهای خونی میشود. غلظت نهایی EDTA برای آزمایش شمارش سلولی ، 1.5 ± 0.25 میلیگرم به ازای هر سیسی خون است.
- هپارین: اثر خود را از طریق فعال کردن آنتیترومبین III اعمال میکند. آنتیترومبین III با مهار فاکتورهای انعقادی متفاوت (بهویژه فاکتور II) باعث مهار فرآیند انعقاد میشود.
- کاربرد: هپارین ضدانعقاد انتخابی برای تستهای شکنندگی اسمزی (OF)، گازهای خون شریانی (ABG)، ایمنوفنوتیپ و CH50 است.
- ملاحظات: هپارین منجر به کاهش پتانسیل زتا میشود و همچنین باعث ایجاد زمینه آبی بر روی لام میشود؛ بنابراین جهت تست CBC و سرعت رسوب (ESR) و مورفولوژی نباید از هپارین استفاده کرد. همچنین هپارین باعث مهار آنزیمها میشود؛ بنابراین نباید برای PCR و تستهای حاوی نوکلئاز استفاده شود. هپارین میتواند باعث ناپدید شدن اجسام دوهل شود.
- سیترات سدیم 3.2 درصد: سیترات سدیم ضدانعقاد انتخابی برای آزمایشهای انعقادی است. جهت تستهای انعقادی، خون و ضدانعقاد با نسبت 9 به 1 مخلوط میشوند.
- سدیم فلوراید (NaF): علاوه بر داشتن نقش ضدانعقادی، از مصرف گلوکز توسط سلول جلوگیری میکند. در نتیجه در مواقعی که نتوان نمونه را در عرض نیم تا یک ساعت ارزیابی کرد، برای جلوگیری از مصرف گلوکز توسط سلول میتوان از NaF استفاده کرد.
جزئیات پارامترهای CBC
شمارش گلبولهای قرمز و هموگلوبین
- شمارش گلبولهای قرمز (RBC): محدوده ی مرجع شمارش گلبول های قرمز برای مرد ها
و برای زن ها
می باشد.
- اندازهگیری هموگلوبین (Hb): هموگلوبین پس از آزاد شدن از گلبولهای قرمز لیز شده، با استفاده از روش سیانومت هموگلوبین (HiCN) و اسپکتروفتومتری اندازهگیری میشود. محدوده مرجع هموگلوبین برای مردان 14-17.5 g/dl و برای زنان 12.3-15.3 g/dL است.
هماتوکریت (HCT)
هماتوکریت یک نمونه خون، نسبت حجم گلبولهای قرمز به حجم کل نمونه خون است که به صورت درصد یا لیتر به لیتر (L/L) گزارش میشود. استفاده از ضدانعقادهای هپارین خشک یا EDTA برای اندازهگیری هماتوکریت مناسب است. ICSH برای اندازهگیری هماتوکریت استفاده از ضدانعقاد K2EDTA را پیشنهاد میدهد، ولی استفاده از K3-EDTA رایجتر است. K3-EDTA باعث کاهش 3 درصدی هماتوکریت و کاهش 1-3 درصدی RBC، Hb و WBC میشود. مقادیر مرجع HCT در مردان 41-51% و در زنان 36-45% است. روش مرجع اندازهگیری هماتوکریت، روش میکروهماتوکریت است.
پارامترهای اریتروسیتی (اندکسهای وینتروب)
وینتروب محاسباتی را برای تعیین محتوا و غلظت هموگلوبین و حجم RBC انجام داده و شاخصهایی معرفی کرده است که کمک قابل توجهی در راستای تعیین وضعیت گلبولهای قرمز و طبقهبندی آنمیها کرده است. این شاخصها به شرح زیر میباشند:
- حجم متوسط سلولی (Mean Cell Volume – MCV): شاخص MCV میانگین حجم گلبولهای قرمز را نشان میدهد و در دستگاههای خودکار به صورت مستقیم و بر اساس مقاومت الکتریکی و یا پراکنش نور رو به جلو محاسبه میشود. واحد MCV، فمتولیتر (fL) است.در روش دستی، MCV از طریق رابطه زیر به دست میآید:
مقدار مرجع MCV، 80-94 fL است و بر این اساس سلولها را به سه گروه نورموسیت (MCV نرمال یعنی 80-94 fL)، میکروسیت (MCV پایین یعنی کمتر از 80 fL) و ماکروسیت (MCV بالا یعنی بیش از 94 fL) طبقهبندی میکنند.
- هموگلوبین متوسط سلولی (Mean Cell Hemoglobin – MCH): این شاخص نشاندهنده مقدار متوسط هموگلوبین موجود در هر گلبول قرمز است و به صورت پیکوگرم (pg) بیان میشود و از رابطه زیر به دست میآید:
محدوده مرجع MCH برابر با 27 تا 33 پیکوگرم است. با استفاده از شاخص MCH میتوان برآوردی از میزان رنگپذیری گلبولهای قرمز در لام خون محیطی داشت، به گونهای که بر اساس این شاخص، گلبولهای قرمز در سه دسته نورموکروم (MCH برابر با 27 تا 33)، هایپوکروم (MCH کمتر از 27) و هایپرکروم (MCH بیش از 33) طبقهبندی میشوند. کاهش MCH نشاندهنده افزایش هاله کمرنگ مرکزی گلبول قرمز و منعکسکننده کمرنگ شدن (هایپوکروم شدن) گلبولهای قرمز است.
- غلظت متوسط هموگلوبین سلولی (Mean Cell Hemoglobin Concentration – MCHC): MCHC غلظت متوسط هموگلوبین در حجم مشخصی از گلبولهای قرمز را نشان میدهد. به عبارت دیگر MCHC، منعکسکننده نسبت هموگلوبین موجود در هر سلول به نسبت حجم آن سلول است. این شاخص به صورت گرم در دسیلیتر (g/dL) یا درصد (%) بیان میشود و نشاندهنده میزان اشباع هموگلوبین در گلبولهای قرمز است. MCHC از طریق رابطه زیر به دست میآید:
مزیت MCHC نسبت به MCH این است که این شاخص، مقدار هموگلوبین را نسبت به حجم گلبولهای قرمز، نرمالیزه میکند. به طور کلی در آنمیهای نورموسیتی، MCH شاخص مناسبتری جهت برآورد رنگپذیری گلبولهای قرمز است، ولی در آنمیهای ماکروسیتی، MCHC شاخص مناسبتری است.
کاهش مقدار MCHC نشاندهنده این است که گلبولهای قرمز با وجود داشتن ظرفیت، فاقد هموگلوبین کافی است و به معنای هایپوکروم بودن واقعی است.
- پهنای توزیع گلبولهای قرمز (Red Cell Distribution Width – RDW): شاخص RDW، یکی از شاخصهای پراکندگی است و دامنه پراکندگی حجم گلبولهای قرمز را بیان میکند. مقدار پراکندگی حجم سلولهای ارزیابی شده نسبت به MCV (که میانگین حجم سلولهاست) به عنوان شاخص RDW گزارش میشود.مقادیر نرمال RDW-SD (انحراف معیار) و RDW-CV (ضریب تغییرات) به ترتیب 39-46 فمتولیتر و 11-14 درصد است.افزایش مقدار RDW به معنای تغییرات حجم RBC و بیانگر آنیزوسیتوز است.افزایش MCV و افزایش RDW نشاندهنده ماکروسیت و غیریکنواخت بودن سلولهاست (مثلاً در آنمی مگالوبلاستیک). کاهش MCV و نرمال بودن RDW نشاندهنده میکروسیت و یکنواخت بودن سلولهاست (مثلاً در سندرمهای تالاسمی).
شمارش گلبولهای سفید و پلاکتها
شمارش گلبولهای سفید (WBC)
محدوده مرجع شمارش گلبولهای سفید برای مردان و زنان تقریباً است. منظور از شمارش افتراقی، تعیین درصد هرکدام از زیرمجموعههای گلبول سفید است. شمارش مطلق هر زیرگروه از ضرب تعداد کل گلبولهای سفید در درصد هر زیرمجموعه به دست میآید. محدوده مرجع شمارش افتراقی به شرح زیر است:
- نوتروفیلها: 20-70 درصد
- لنفوسیتها: 20-40 درصد
- مونوسیتها: 2-10 درصد
- ائوزینوفیلها: 1-4 درصد
- بازوفیلها: 0-1 درصد
شمارش پلاکتها
محدوده مرجع شمارش پلاکتها برای مردان و زنان تقریباً میباشد.
- حجم متوسط پلاکتی (Mean Platelet Volume – MPV): نشاندهنده حجم متوسط پلاکتهاست و محدوده مرجع آن 7-11 fL است. MPV کمتر از 7 به معنای وجود پلاکتهای ریز و MPV بالاتر از 11 به معنای وجود پلاکتهای درشت است.
- پهنای توزیع پلاکتها (Platelet Distribution Width – PDW): شاخصی از میزان تفاوت در سایز پلاکتها است و محدوده مرجع آن 9-15 fL است. افزایش PDW نشاندهنده تفاوت در اندازه پلاکتها است.
سرعت رسوب اریتروسیتی (ESR)
ESR که به صورت غیررسمی به نام سدیمان نیز خوانده میشود، سرعت رسوب گلبولهای قرمز را در مدت زمان مشخص (یک ساعت) بررسی میکند و واحد آن از جنس سرعت و برابر $mm/hour$ است. به عبارت دیگر، طول پایین رفتن رأس ستون اریتروسیتها در فاصله مشخصی از زمان را ESR میگویند.
روش مرجع، روش وسترگرین است که در آن از ضدانعقاد سیترات سدیم 0.105 مولار استفاده میشود. روش اصلاح شده وسترگرین نیز مشابه روش وسترگرین است، با این تفاوت که به جای سیترات سدیم از EDTA به عنوان ضدانعقاد استفاده میشود. نتایج آن مشابه روش وسترگرین است.
حد بالای مقادیر مرجع ESR
سن | مردان (mm/hour) | زنان (mm/hour) |
---|---|---|
زیر 50 سال | 15 | 20 |
بالای 50 سال | 20 | 30 |
بالای 85 سال | 30 | 42 |
در پلیسایتمی ورا، آنمی داسی شکل و HbC، ESR تا مقادیر نزدیک به صفر کاهش مییابد.
اسید سیالیک (نورآمینیک اسید) موجود بر سطح RBC باعث ایجاد بار منفی در سطح آن میشود که باعث ایجاد دافعه بین RBCها میشود و به نام پتانسیل زتا شناخته میشود. پتانسیل زتا باعث ایجاد فاصله 25 نانومتری بین RBCها میشود و مانع از روی هم افتادن آنها میشود. با افزایش عمر RBC، این اسید سیالیک از سطح سلول برداشته میشود و یک آسیالوگلیکوفورین بر سطح گلبولهای قرمز بیان میشود که به عنوان اتوآنتیژن پیری عمل میکند و باعث شناسایی و حذف این RBCهای پیر توسط ماکروفاژها میشود.
شاخصهای آزمایشگاهی مربوط به رتیکلوسیتها
همانگونه که قبلاً بحث شد، رتیکلوسیتها آخرین پیشساز رده اریتروئیدی قبل از تبدیل شدن به RBC بالغ میباشند و در نتیجه شمارش آنها میتواند به عنوان شاخصی از میزان تولید روزانه گلبولهای قرمز باشد. به طور طبیعی زمان لازم جهت تبدیل شدن رتیکلوسیت به RBC بالغ، 3 روز است که 2 روز آن در مغز استخوان (BM) و 1 روز آن در خون محیطی طی میشود. به مدت زمانی که رتیکلوسیت در خون محیطی بلوغ پیدا میکند، اصطلاحاً زمان بلوغ (Maturation Time – MT) میگویند.
شمارش دستی رتیکلوسیتها و درصد رتیکلوسیتها
برای شمارش و مشاهده رتیکلوسیتها در خون محیطی حتماً باید از رنگهای حیاتی (Supravital Stains) مانند متیلن بلوی جدید یا بریلیانت کریزل بلو استفاده کرد. در رنگآمیزی رومانوفسکی، رتیکلوسیت به علت رنگپذیری زیاد به صورت پلیکرومازی مشاهده میشود. شمارش مطلق رتیکلوسیت معمولاً انجام نمیشود، بلکه درصد رتیکلوسیتها گزارش میشود. برای این کار باید درصد رتیکلوسیتها بین حداقل 1000 گلبول قرمز بررسی شود. شمارش مطلق رتیکلوسیتها عبارت است از درصد رتیکلوسیتها ضرب در شمارش مطلق RBC.
محدوده مرجع رتیکلوسیت برای بالغین 0.5 – 1.5 درصد (میانگین 1 درصد) و برای نوزادان 2.5 – 6.5 درصد میباشد که تا اواخر هفته دوم زندگی تا دامنه بزرگسالان افت میکند.
شمارش تصحیح شده رتیکلوسیتها
از آنجا که بسته به هماتوکریت بیمار، مدت زمان حضور رتیکلوسیتها در خون تغییر میکند، برای آنکه بتوان شمارش صحیحی از مقدار واقعی رتیکلوسیتها به دست آورد، باید با توجه به هماتوکریت بیمار (که مستقیماً با بلوغ رتیکلوسیتها مرتبط است) شمارش رتیکلوسیتها را تصحیح کرد. فرمول شمارش تصحیح شده رتیکلوسیتها به شرح زیر است:
(Normal HCT برای بزرگسالان حدود 45% در نظر گرفته میشود.)
شاخص تولید رتیکلوسیت (Reticulocyte Production Index – RPI)
برای اینکه بتوان یک شاخص مناسب از میزان تولید روزانه اریتروسیتها ارائه داد، شاخص RPI تعریف شد که محاسبه آن وابسته به هماتوکریت بیمار و زمان بلوغ رتیکلوسیتها میباشد. اگر RPI کمتر از 2 باشد، نشاندهنده پاسخ ناکافی مغز استخوان است و اگر بالاتر از 2 باشد، نشاندهنده کارایی مغز استخوان در تولید رده اریتروئیدی میباشد.
RPI بر اساس فرمول زیر محاسبه میشود:
MT (زمان بلوغ رتیکلوسیتها در خون محیطی) طبق جدول زیر محاسبه میشود:
HCT بیمار (%) | MT (زمان بلوغ، روز) |
---|---|
45 | 1 |
35 | 1.5 |
25 | 2 |
15 | 2.5 |
مثال: اگر شمارش رتیکلوسیت فردی 12 درصد و HCT او 35 باشد، شمارش تصحیح شده رتیکلوسیت و RPI را محاسبه کنید.
با توجه به HCT=35، MT برابر با 1.5 روز است.
تغییرات فیزیولوژیک سلولها و پارامترهای خونی
تغییرات فیزیولوژیک لکوسیتها
- در هنگام تولد: نوتروفیلها سلولهای غالب هستند. همچنین 15 درصد سلولهای باند و تعداد اندکی میلوسیت در خون محیطی مشاهده میشود.
- پس از هفته نخست تا 7 سالگی: لنفوسیتها سلولهای غالب میباشند.
- بعد از 7 سالگی: دوباره نوتروفیلها غالب میشوند.
- تغییرات روزانه: در نوتروفیلها مشاهده میشود، به گونهای که در بعدازظهر دارای بالاترین سطح و در صبح هنگام استراحت در کمترین سطح هستند.
- ورزش: به علت حرکت نوتروفیلها از حوضچه ذخیرهای (دمارژیناسیون) منجر به لکوسیتوز میشود.
- افراد سیگاری: نسبت به افراد غیرسیگاری میانگین شمارش لکوسیت بالاتری دارند (افزایش نوتروفیل، لنفوسیت و مونوسیت).
تغییرات فیزیولوژیک گلبولهای قرمز و پارامترهای آن
- شمارش طبیعی رتیکلوسیتها: در خلال 48 ساعت اول زندگی 3-4 درصد است و پس از دومین روز شروع به کاهش میکند تا در هفتمین روز زندگی به محدوده بالغین یعنی 1-3 درصد برسد.
- Hb و HCT: در هنگام تولد در بالاترین مقدار خود هستند (به ترتیب 19 g/dL و 61% در خون مویرگی) ولی به سرعت افت میکنند و در 2 ماهگی به پایینترین مقدار خود میرسند.
- MCV طبیعی: در زمان تولد دارای محدوده 104-108 fL است و در یک سالگی به کمترین مقدار خود میرسد.
- Hb در طول روز: در صبح بالاترین مقدار خود را دارد، در طول روز کاهش مییابد و در غروب به کمترین میزان خود میرسد. این اختلاف به طور متوسط 8-9 درصد است.
- زندگی در ارتفاع: در افرادی که در ارتفاع زندگی میکنند، Hb، HCT و RBC نسبت به افرادی که در سطح دریا زندگی میکنند افزایش مییابد. این اختلاف برای هموگلوبین در ارتفاع 2 کیلومتری حدود 1 g/dL است و در ارتفاع 3 کیلومتری حدود 2 g/dL است. افزایش اریتروپویزیس به دلیل اثر تحریک هایپوکسی بر تولید اریتروپویتین (EPO) است.
تغییرات فیزیولوژیک پلاکتها
- شمارش متوسط پلاکتها: در هنگام تولد اندکی کمتر از کودکان و افراد بزرگسال است.
- جنسیت: زنان در مقایسه با مردان شمارش پلاکت نسبتاً بالاتری دارند.
تهیه و رنگآمیزی گسترش خون محیطی
بررسی گسترش خونی، بخش مهمی از ارزیابیهای هماتولوژیک میباشد. ضخامت گسترش تهیه شده را میتوان از طریق تغییر دادن زاویه لام پخشکننده و نیز سرعت حرکت لام پخشکننده تنظیم کرد. به اینگونه که در یک سرعت معین، افزایش زاویه لام پخشکننده ضخامت گسترش را افزایش میدهد. همچنین در یک زاویه معین، افزایش سرعت جلو بردن لام پخشکننده، ضخامت گسترش را افزایش میدهد.
رنگهای آنیلین که در هماتولوژی برای رنگآمیزی سلولها کاربرد دارند، دو دسته هستند:
- رنگهای قلیایی یا تیازینی (مثل رنگ متیلنبلو و رنگهای آزور): این بخش از رنگ، هسته و ساختارهای اسیدی سلول مانند اسیدهای نوکلئیک (DNA و RNA)، کروماتین، ریبوزوم، هستک، اجسام هاول ژولی و اجسام پاپنهایمر را رنگ میکند. به این بخشهای سلول، بازوفیلیک (قلیادوست) میگویند. بخش قلیایی رنگ شامل متیلنبلو (تترامتیل تیونین) و آنالوگهای آن است که به نام آزور خوانده میشوند و شامل آزور B (تریمتیل تیونین)، آزور A (دیمتیل تیونین) و آزور C (مونو متیل تیونین) میباشند که در اثر متیلاسیون اکسیداتیو به وجود میآیند.
- رنگهای اسیدی یا گزانتینی مثل ائوزین Y: پروتئینهای مختلف مثل هیستونها، کابوت رینگ، هموگلوبین و محتویات پروتئینی بعضی گرانولها با رنگهای اسیدی رنگ میشوند. به این قسمتهای سلول ائوزینوفیل میگویند.
به مجموع روشهای روتین رنگآمیزی گسترشهای خونی، رنگآمیزی رومانوفسکی میگویند که به افتخار رومانوفسکی، پزشک روسی به این نام نامگذاری شدهاند. از جمله مهمترین رنگهای گروه رومانوفسکی میتوان به رنگهای رایت، گیمسا، جنر (Jenner)، لیشمن (Lishman)، مای گرانوالد گیمسا (MGG: May Grunwald Gimsa) و مکنیل اشاره کرد.
سلولهای لکوسیت چند هستهای (PMN) بر اساس تمایل گرانولهای سیتوپلاسمی آنها به رنگهای آنیلین به 3 دسته تقسیم میشوند:
- بازوفیل: گرانولهای بازوفیل مانند هپارین و هیستامین به دلیل داشتن ساختار پلیآنیون و اسیدی، تمایل به رنگهای قلیایی متیلنبلو و آزور دارند و به همین دلیل بازوفیل (قلیادوست) نامیده میشوند.
- ائوزینوفیل: پروتئین MBP (پروتئین بازی اصلی) در گرانولهای ائوزینوفیل منجر به تمایل آنها به رنگهای اسیدی (ائوزین) میشود و از این رو به نام ائوزینوفیل (اسیددوست) خوانده میشوند.
- نوتروفیل: نوتروفیلها به علت دارا بودن هر دو نوع ترکیبات اسیدی و بازی به هر دو نوع رنگ اسیدی و بازی تمایل دارند و به نام نوتروفیل (خنثیدوست) خوانده میشوند.
بررسی گسترش خون محیطی: مورفولوژی گلبولهای قرمز
در لام خون محیطی، اریتروسیتها به صورت صفحات گرد، یکنواخت و تقریباً هماندازه با محدوده قطر 6-8 میکرومتر مشاهده میشوند.
رنگ گلبولهای قرمز
شدت رنگآمیزی RBCها به صورت تقریبی نشاندهنده مقدار هموگلوبین آنهاست. با توجه به مقدار رنگپذیری، گلبولهای قرمز به 3 دسته تقسیم میشوند:
- نورموکروم: شدت رنگپذیری طبیعی.
- هایپوکروم: کاهش شدت رنگپذیری و افزایش مقدار ناحیه کمرنگ مرکزی.
- هایپرکروم: افزایش شدت رنگپذیری و کاهش اندازه ناحیه کمرنگ مرکزی.
به طور معمول شاخصهای MCH و MCHC (مخصوصاً MCHC) نشاندهنده میزان رنگپذیری گلبولهای قرمز میباشند.
- در آنمی مگالوبلاستیک، سلولها هایپرکروم میباشند و مقدار MCHC نرمال و MCH افزایش مییابد.
- در اسفروسیتوز ارثی، سلولها هایپرکروم هستند و مقدار MCH نرمال و MCHC افزایش مییابد.
وجود همزمان سلولهای هایپوکرومیک و نورموکرومیک در یک گسترش به نام آنیزوکرومی (Anisochromia) یا آنمی دیمورفیک (Dimorphic Anemia) خوانده میشود. این حالت در آنمیهای سیدروبلاستیک، چند هفته بعد از درمان با آهن در آنمی فقر آهن و یا آنمیهای هایپوکروم بعد از تزریق خون مشاهده میشود.
پلیکروماتوفیلی یا پلیکرومازیا به معنی ته رنگ آبی مایل به خاکستری است که در گلبولهای قرمز جوان به علت تمایل هموگلوبین به رنگهای اسیدی و تمایل RNA به رنگهای بازی است. این سلولها در واقع رتیکلوسیت میباشند. به عبارت دیگر، رتیکلوسیت در رنگآمیزی رایت به نام پلیکرومازی و در رنگآمیزی حیاتی به نام رتیکلوسیت خوانده میشود. پس افزایش پلیکرومازی به معنای رتیکلوسیتوز است که در همولیز و اتلاف حاد خون چشمگیرترین حالت خود را دارد.
اندازههای گلبولهای قرمز
بر مبنای اندازه گلبولهای قرمز، گلبولهای قرمز به 3 دسته میکروسیت (کوچکتر از اندازه طبیعی)، نورموسیت (اندازه طبیعی) و ماکروسیت (بزرگتر از اندازه طبیعی) تقسیم میشوند. وجود همزمان دو جمعیت سلولی از نظر اندازه را آنیزوسیتوز (Anisocytosis) میگوییم.
تنوع در شکل گلبولهای قرمز (پوئیکیلوسیتوز)
تنوع در شکل گلبولهای قرمز، پوئیکیلوسیتوز (Poikilocytosis) نامیده میشود و هر سلولی که شکل غیرطبیعی داشته باشد یک پوئیکیلوسیت میباشد. در ادامه به اشکال غیرطبیعی گلبولهای قرمز و حالتهای بالینی مرتبط با این اشکال میپردازیم:
- الیپتوسیت (Elliptocyte) و اوالوسیت (Ovalocyte): سلولهایی بیضوی یا تخممرغی شکل. الیپتوسیتها کشیدهتر از اوالوسیتها هستند. افزایش آنها در الیپتوسیتوز ارثی، آنمی فقر آهن، میلوفیبروز، آنمی داسی شکل، آنمی مگالوبلاستیک و تالاسمیها مشاهده میشود. الیپتوسیتها ممکن است به صورت آرتیفکت نیز دیده شوند.
- اسفروسیت (Spherocyte): گلبولهای قرمز کوچک، کروی و فشرده با قطر کمتر از RBC نرمال که ناحیه کمرنگ مرکزی ندارند یا ناحیه کمرنگ کوچکی دارند که خارج از مرکز قرار دارد. این مورفولوژی به واسطه کوچک بودن و متراکم و تیرهرنگ بودن به راحتی قابل تشخیص است. اسفروسیت در موارد زیر قابل مشاهده است: اسفروسیتوز ارثی، آنمیهای همولیتیک اتوایمیون، آسیب حرارتی (سوختگی)، تزریق خون ناسازگار از نظر ABO و عدم سازگاری خون مادر و جنین.
- استوماتوسیت (Stomatocyte): سلولهایی به شکل دهان (در لام خشک) و یا فنجان (در لام مرطوب) که مقعرالطرفین نبوده و فرورفتگی فقط در یک سمت آنها دیده میشود. استوماتوسیتها دارای مقادیر زیادی سدیم هستند و در نتیجه آب را از محیط میگیرند و هیدراته میشوند، از این رو به استوماتوسیتها هیدروسیت نیز میگوینند. در استوماتوسیتوز ارثی، بیماریهای کبدی شدید، الکلیسم و سندرم Rh نول مشاهده میشوند.

A)الیپتوسیت B)اوالوسیت C) اسفروسیت D)استوماتوسیت
4. سلولهای هدف (Target Cells) یا کدوسیت (Codocyte): این سلولها به دلیل شکل خاص آنها که به صورت سیبیل تیراندازی است، به نام سلولهای هدف نامگذاری شدهاند. این سلولها دارای یک لبه نازک از هموگلوبین هستند که بعد از آن ناحیه بیرنگ قرار دارد و در مرکز نیز یک ناحیه تیره از هموگلوبین دارند. مقادیر بالای تارگت سل در بیماری کبدی شدید، یرقان انسدادی، تالاسمی و بعد از اسپلنکتومی مشاهده میشود.
5. آکانتوسیت (Acanthocyte): اریتروسیتهای کروی و هایپرکروم با خارهای (اسپیکولها) نامنظم. تعداد اسپیکولها معمولاً 2-10 عدد است. افزایش آکانتوسیتها در بیماریهای کبدی ناشی از الکل، ابتالپوپروتئینمی ارثی و فنوتیپ مکلئود مشاهده میشود.
6. اکینوسیت (Echinocyte): اریتروسیتهای کروی هستند که دارای خارهای منظم، کوتاه و منظم به تعداد 10-30 عدد هستند که به صورت یکنواخت در تمام سطح سلول پراکنده شدهاند. اکینوسیتها معمولاً به صورت آرتیفکت (ناشی از خطای آزمایشگاهی) مشاهده میشوند. بیماریهایی که با افزایش اکینوسیتها همراه هستند شامل بیماریهای کلیوی، اورمی و بیماریهای کبدی هستند.
7. سلولهای قطره اشکی (Tear Drop Cells) یا داکروسیت (Dacrocyte): همانگونه که از اسم این سلولها مشخص است مشابه قطره اشک هستند و به نام پوئیکیلوسیت دمدار نیز شناخته میشوند. افزایش داکروسیتها در میلوفیبروز اولیه، آنمی مگالوبلاستیک و آنمیهای میلوفتیزیک (آنمیهایی که با جایگزینی مغز استخوان با سلولهای توموری یا فیبروز همراه هستند) مشاهده میشود.
۸. شیستوسیت (Schistocyte): عبارتند از قطعههای سلولی حاصل از شکسته شدن RBCها که میتوانند به اشکال مختلف مشاهده شوند. در یک فرد نرمال معمولاً شیستوسیتها کمتر از 0.2 درصد میباشند. شایعترین علت افزایش شیستوسیت، آنمیهای همولیتیک میکروآنژیوپاتیک شامل TTP، HUS و DIC میباشند.
انکلوزیونهای گلبولهای قرمز
سیتوپلاسم گلبولهای قرمز در حالت نرمال هیچگونه گرانول یا ذرهای در خود ندارد. در شرایط خاص مثل بعضی بیماریها و اسپلنکتومی، ذرات ریز یا گرانول مانندی در سیتوپلاسم گلبولهای قرمز مشاهده میشود که به نام انکلوزیون (Inclusion) میگویند. این انکلوزیونها به شرح زیر میباشند:
- منقوط شدن بازوفیلیک (Basophilic Stippling): این اجسام بقایای پاتولوژیک RNA و ریبوزوم در گلبول قرمز میباشند که به صورت ذرات ریز و منتشر در سیتوپلاسم RBC دیده میشوند. این ذرات در رنگ رایت، به صورت دانههای کوچک آبی پررنگ دیده میشوند و میتوانند به دو صورت ظریف و خشن دیده شوند؛ شکل ظریف این انکلوزیون هنگام پرکاری مغز استخوان و افزایش پلی کروماتوفیلیا و شکل خشن آن در مسمومیت با سرب، نقص آنزیم P5’N، آنمی مگالوبلاستیک و آنمیهای شدید مشاهده میشود. بیشترین مقدار بازوفیلیک استپلینگ در نقص P5’N دیده میشود.
- اجسام هاینز (Heinz Body): رسوب هموگلوبینهای تغییر یافته و ناپایدار در RBC و ساختارهای بزرگ در حد 1-3 میکرومتر هستند. اجسام هاینز با رنگآمیزی رومانوفسکی مشاهده نمیشوند و جهت مشاهده آنها باید از رنگآمیزی فوق حیاتی (Supravital Stains) استفاده کرد که در این صورت به صورت اجسام سبز-آبی درشت مشاهده میشوند. اجسام هاینز در نقص G6PD، هموگلوبینهای ناپایدار (مثل Hb Zurich)، تالاسمی، بعد از اسپلنکتومی و Hb Bart’s مشاهده میشوند.
- اجسام هاول ژولی (Howell-Jolly Bodies): بقایای صاف و گرد DNA (کروماتین هستهای) هستند که به صورت آبی تیره در اندازه 1-2 میکرومتر در گلبول قرمز مشاهده میشوند. اجسام هاول ژولی عموماً در وضعیتهای همراه با افزایش خونسازی مشاهده میشوند که سلول قادر به حذف همه محتوای هسته نیست. وظیفه حذف این انکلوزیونها بر عهده طحال است. این اجسام در آنمی مگالوبلاستیک، آنمی همولیتیک، بعد از طحالبرداری و وضعیتهای همراه با پرکاری مغز استخوان مشاهده میشوند.
- حلقههای کابوت (Cabot Rings): بقایای گرد و یا 8 مانند میکروتوبولها هستند و به عنوان مدرکی از اریتروپوئز غیرطبیعی به حساب میآیند. حلقههای کابوت در رنگ رایت به صورت قرمز-ارغوانی مشاهده میشوند و در آنمی پرنشیوز، مسمومیت با سرب، آنمی سیدروبلاستیک و آنمیهای دیس اریتروپوئتیک مشاهده میشوند.
گلبولهای قرمز هستهدار (Nucleated Red Blood Cells – NRBC): NRBCها در واقع، پیشسازهای هستهدار RBC هستند که به نام نورموبلاست خوانده میشوند. نورموبلاستها به صورت طبیعی فقط در مغز استخوان مشاهده میشوند و حضورشان در خون محیطی نشاندهنده یک اختلال است. تعداد زیاد NRBCها در بیماری همولیتیک جنین نوزادی (HDN) یا اریتروبلاستوز جنینی و تالاسمی ماژور مشاهده میشوند و تعداد کم و متوسط آنها در موارد خونسازی شدید (مثل هموگلوبینوپاتیها و آنمی همولیتیک) و خونسازی اکسترامدولاری (مثل میلوفیبروز و آنمیهای میلوفتیزیک) مشاهده میشوند.
واکنش لکواریتروبلاستیک (Leukoerythroblastic Reaction): حضور توأم نورموبلاستها و سلولهای نابالغ رده میلوئیدی در خون را واکنش لکواریتروبلاستیک میگویند. این وضعیت اغلب نشاندهنده ضایعات فضاگیر مغز استخوان مثل میلوفیبروز اولیه، کارسینومهای متاستاتیک، لوسمیها، مولتیپل میلوما، بیماری گوشه و نیمنپیک میباشد.
بررسی سلولاریته مغز استخوان
سلولاریته مغز استخوان عبارت است از نسبت حجم سلولهای خونساز (هماتوپوئتیک) به حجم کل فضای مغز استخوان (شامل سلولهای چربی، سلولهای استرومال و عناصر استرومال). سلولاریته مغز استخوان در درجه اول توسط بیوپسی و در درجه دوم توسط پارتیکلهای آسپیراسیون BM ارزیابی میشود.
در 50 سالگی، میانگین سلولاریته در ستون مهرهها 75 درصد، در جناغ 60 درصد، در ستیغ ایلیاک 50 درصد و در دنده 30 درصد میباشد. در ارزیابی نمونه ستیغ ایلیاک خلفی، مغز استخوان با سلولاریته کمتر از 25 درصد را هایپوسلولار و مغز استخوان با سلولاریته بیش از 75 درصد را هایپرسلولار و موارد بینابین را نورموسلولار مینامیم.
سوالات چهارگزینهای
- کدام یک از ضدانعقادهای زیر، علیرغم توصیه ICSH، به طور رایجتر برای آزمایش CBC استفاده میشود و میتواند منجر به کاهش کاذب هماتوکریت شود؟
- K2EDTA
- K3EDTA
- هپارین
- سیترات سدیم
- در کدام یک از شرایط زیر، انتظار افزایش RDW همراه با کاهش MCV را داریم؟
- آنمی مگالوبلاستیک
- تالاسمی ماژور
- آنمی فقر آهن اولیه
- سندرمهای تالاسمی (صفت تالاسمی)
- پدیده “ساتلیسم پلاکتی” که در نمونههای خون حاوی EDTA مشاهده میشود، به کدام یک از دلایل زیر اتفاق میافتد؟
- افزایش کلسیم آزاد در نمونه
- فعال شدن آنتیبادیهای ضدپلاکتی
- تخریب مکانیکی پلاکتها
- کاهش پتانسیل زتا گلبولهای قرمز
- در کدام یک از بیماریهای زیر، ESR (سرعت رسوب اریتروسیتی) به طور غیرطبیعی پایین (نزدیک به صفر) گزارش میشود؟
- آنمی فقر آهن
- عفونتهای باکتریایی شدید
- پلیسایتمی ورا
- آرتریت روماتوئید
- برای مشاهده و شمارش رتیکلوسیتها در گسترش خون محیطی، کدام یک از رنگهای زیر الزامی است؟
- رنگ رایت
- رنگ گیمسا
- متیلن بلوی جدید (یک رنگ حیاتی)
- ائوزین
- کدام یک از اشکال غیرطبیعی گلبول قرمز زیر، به دلیل رسوب هموگلوبینهای تغییر یافته و ناپایدار ایجاد میشود و با رنگآمیزی رومانوفسکی قابل مشاهده نیست؟
- اجسام هاول ژولی
- منقوط شدن بازوفیلیک
- حلقههای کابوت
- اجسام هاینز
- در یک فرد 60 ساله، کدام یک از مقادیر سلولاریته مغز استخوان در بیوپسی ستیغ ایلیاک خلفی، نشاندهنده مغز استخوان “هایپوسلولار” است؟
- 30 درصد
- 50 درصد
- 70 درصد
- 90 درصد
- کدام یک از شرایط زیر، شایعترین علت افزایش شیستوسیت در گسترش خون محیطی است؟
- آنمی مگالوبلاستیک
- آنمی فقر آهن شدید
- آنمیهای همولیتیک میکروآنژیوپاتیک (مانند TTP/HUS)
- اسفروسیتوز ارثی
- اگر RPI (شاخص تولید رتیکلوسیت) در یک بیمار کمتر از 2 باشد، نشاندهنده چیست؟
- پاسخ کافی مغز استخوان به آنمی
- هایپرپلازی مغز استخوان
- پاسخ ناکافی مغز استخوان در تولید اریتروسیت
- همولیز شدید
- کدام یک از پارامترهای RBC Indices، دقیقترین نشاندهنده “هایپوکروم بودن واقعی” گلبولهای قرمز است؟
- MCV
- MCH
- MCHC
- RDW
پاسخ سوالات چهارگزینهای
- پاسخ: ب) K3EDTA
- پاسخ: د) سندرمهای تالاسمی (صفت تالاسمی)
- پاسخ: ب) فعال شدن آنتیبادیهای ضدپلاکتی
- پاسخ: ج) پلیسایتمی ورا
- پاسخ: ج) متیلن بلوی جدید (یک رنگ حیاتی)
- پاسخ: د) اجسام هاینز
- پاسخ: الف) 30 درصد (کمتر از 25 درصد هایپوسلولار است، پس 30 درصد نیز در محدوده کمسلولی محسوب میشود یا در مرز هایپوسلولاریته قرار میگیرد در مقایسه با میانگینهای سنی)
- پاسخ: ج) آنمیهای همولیتیک میکروآنژیوپاتیک (مانند TTP/HUS)
- پاسخ: ج) پاسخ ناکافی مغز استخوان در تولید اریتروسیت
- پاسخ: ج) MCHC
سوالات متداول
- تفاوت اصلی بین MCV و RDW در چیست؟MCV میانگین حجم گلبولهای قرمز را نشان میدهد، در حالی که RDW دامنه و تنوع اندازه این سلولها را بیان میکند. MCV بالا یا پایین نشاندهنده ماکروسیتوز یا میکروسیتوز یکنواخت است، اما RDW بالا نشاندهنده وجود گلبولهای قرمز با اندازههای بسیار متفاوت (آنیزوسیتوز) است.
- چرا هپارین برای انجام CBC مناسب نیست؟هپارین میتواند باعث کاهش پتانسیل زتا گلبولهای قرمز شده و در نتیجه تجمع آنها را به همراه داشته باشد. همچنین، بر روی گسترش خون محیطی زمینه آبی ایجاد میکند که تفسیر مورفولوژی سلولی را دشوار میسازد. علاوه بر این، هپارین میتواند منجر به ناپدید شدن اجسام دوهل شود.
- پدیده “ساتلیسم پلاکتی” چه عواقبی برای نتایج CBC دارد و چگونه میتوان آن را برطرف کرد؟ساتلیسم پلاکتی منجر به کاهش کاذب شمارش پلاکتها میشود، زیرا پلاکتها در اطراف گلبولهای سفید تجمع یافته و توسط دستگاه به عنوان بخشی از سلولهای سفید شمارش میشوند. برای رفع آن میتوان از ضدانعقاد جایگزین (مانند سیترات)، گرم کردن نمونه تا 37 درجه سانتیگراد یا گرفتن نمونه بدون ضدانعقاد و آزمایش فوری آن استفاده کرد.
- اهمیت RPI (شاخص تولید رتیکلوسیت) در ارزیابی آنمی چیست؟RPI شاخصی دقیقتر برای ارزیابی پاسخ مغز استخوان به آنمی نسبت به صرفاً شمارش رتیکلوسیت است. این شاخص، هماتوکریت بیمار و زمان بلوغ رتیکلوسیتها را در نظر میگیرد. RPI کمتر از 2 نشاندهنده پاسخ ناکافی مغز استخوان (مانند نقص تولید در آنمی آپلاستیک) و RPI بالاتر از 2 نشاندهنده پاسخ کافی مغز استخوان (مانند همولیز یا خونریزی حاد) است.
- تفاوت بین اجسام هاینز و اجسام هاول ژولی چیست؟اجسام هاینز رسوب هموگلوبینهای تغییر یافته و ناپایدار هستند که با رنگآمیزی رومانوفسکی دیده نمیشوند و نیاز به رنگهای حیاتی دارند. آنها در نقص G6PD و هموگلوبینوپاتیها دیده میشوند. اجسام هاول ژولی بقایای DNA هستهای هستند که با رنگآمیزی رومانوفسکی به صورت نقاط آبی تیره دیده میشوند و در آنمی مگالوبلاستیک و بعد از اسپلنکتومی مشاهده میشوند.
- چه عواملی میتوانند بر ESR تأثیر بگذارند و منجر به نتایج غیرطبیعی شوند؟عوامل متعددی بر ESR تأثیر میگذارند. افزایش ESR در شرایط التهابی، عفونتها، آنمیهای شدید و بارداری دیده میشود. کاهش ESR میتواند در پلیسایتمی، آنمی داسی شکل و وجود گلبولهای قرمز با شکل غیرعادی (مانند اسفروسیتها) مشاهده شود.
- پوئیکیلوسیتوز به چه معناست و چه اهمیتی در تشخیص بیماریها دارد؟پوئیکیلوسیتوز به تنوع در شکل گلبولهای قرمز اشاره دارد. وجود اشکال غیرطبیعی RBC میتواند نشاندهنده بیماریهای خاصی باشد؛ به عنوان مثال، شیستوسیتها در آنمیهای همولیتیک میکروآنژیوپاتیک و سلولهای قطره اشکی در میلوفیبروز دیده میشوند. تشخیص این اشکال به تشخیص افتراقی و مدیریت بیمار کمک شایانی میکند.
- چرا سلولاریته مغز استخوان با افزایش سن کاهش مییابد؟با افزایش سن، بافت خونساز (هماتوپوئتیک) در مغز استخوان به تدریج با بافت چربی جایگزین میشود. این فرآیند طبیعی است و منجر به کاهش سلولاریته مغز استخوان در افراد مسنتر میشود، به همین دلیل محدودههای نرمال سلولاریته برای گروههای سنی مختلف متفاوت است.
- تفاوت بین آکانتوسیت و اکینوسیت در مورفولوژی گلبولهای قرمز چیست؟هر دو دارای زائدههای خاری شکل هستند، اما آکانتوسیتها دارای خارهای نامنظم، با تعداد کمتر (2-10 عدد) و طول و پهنای متفاوت هستند و معمولاً در بیماریهای کبدی و ابتالپوپروتئینمی دیده میشوند. در مقابل، اکینوسیتها دارای خارهای منظم، کوتاهتر، با تعداد بیشتر (10-30 عدد) و به صورت یکنواخت در سطح سلول پراکنده هستند و اغلب به عنوان آرتیفکت یا در بیماریهای کلیوی و اورمی مشاهده میشوند.
- واکنش لکواریتروبلاستیک نشاندهنده چه شرایطی در بدن است؟واکنش لکواریتروبلاستیک به حضور همزمان سلولهای نابالغ رده گلبول سفید (مثل میلوسیتها و متامیلوسیتها) و گلبولهای قرمز هستهدار (نورموبلاستها) در خون محیطی اشاره دارد. این وضعیت معمولاً نشاندهنده یک مشکل جدی در مغز استخوان، مانند ضایعات فضاگیر مغز استخوان (تومورها، فیبروز، گرانولومها) یا آنمیهای شدید خارج از مغز استخوان است که باعث تحریک خونسازی خارج از حد طبیعی میشود.جهت مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید: