اعتبارسنجی در آزمایش ‌های انعقادی: کلید صحت، اعتماد و تصمیم‌گیری بالینی

آزمایش‌های انعقادی (هموستازی) از قبیل زمان پروترومبین (PT)، زمان نسبی ترومبوپلاستین فعال شده (aPTT) و آزمایش‌های تخصصی مانند اندازه‌گیری فعالیت فاکتور VIII از پیچیدگی بالایی برخوردارند. تأثیر متغیرهای پیش‌تحلیلی (مانند روش جمع‌آوری نمونه)، دقت تحلیلی و ارتباط بالینی ایجاب می‌کند که فرآیند اعتبارسنجی (validation)با دقت بالا انجام شود. اعتبارسنجی فقط تیک زدن یک سری از فرم ها نیست، بلکه فرآیندی است که تأیید می‌کند یک آزمایش دقیقاً همان چیزی را اندازه‌گیری می‌کند که باید اندازه‌گیری کند (صحت) و این کار را به طور پایدار و قابل تکرار (دقت) انجام می‌دهد.

مؤسساتی مانند انستیتو استانداردهای بالینی و آزمایشگاهی (CLSI) چارچوب‌هایی را برای این فرآیند ارائه می‌دهند. در فرآیند اعتبارسنجی، صحت به معنای تطابق نتیجه با مقدار واقعی یک آنالیت است، در حالی که دقت( تکرارپذیری) به معنای ارائه نتایج پایدار در اندازه‌گیری‌های مکرر است. برای مثال، آزمایش PT  باید بدون تأثیرپذیری از تغییرات دستگاه یا معرف‌ها، به‌طور پایدار اختلالات مسیر خارجی انعقاد را شناسایی کند.کیت های مورد استفاده در آزمایشگاه انعقاد ( کیت های انعقادی) شامل کیت PT (کیت پی تی) ، کیت PTT (کیت پی تی تی)، کیت فیبرینوژن، کیت DRVVT، کیت آنتی ترومبین، کیت پروتئین سی، کیت کنترل انعقادی ( پلاسما کنترل انعقادی نرمال و پلاسما کنترل انعقادی پاتولوژیک) هر چند توسط شرکت های تولید کننده صحه گذاری شده اند، باید اعتبارسنجی آنها توسط آزمایشگاه نیز انجام شود.

اعتبارسنجی تست های آزمایشگاهی فرآیندی چند مرحله‌ای است که به شرح زیر می باشند:

  • تعیین محدوده‌های قابل اندازه‌گیری:هر آزمایش دارای محدوده خاصی است، از جمله محدوده اندازه‌گیری تحلیلی(AMR)، حد تشخیصی (LOD) و حد اندازه گیری (LOQ)  .به عنوان مثال، یک کیت فیبرینوژن باید بتواند سطوح پایین فیبرینوژن را در بیماران مبتلا به هایپوفیبرینوژنمی تشخیص دهد، در عین حال در غلظت‌های بالاتر نیز قابل اعتماد باشد.
  • دقت و عدم دقت: آزمایشگاه‌ها با استفاده از نمونه‌های کنترلی، دقت interaassay  و دقت intraassay را ارزیابی می‌کنند. برای کیت های انعقادی، ضریب تغییرات (CV) کمتر از 5٪ به عنوان حد مطلوب در نظر گرفته می‌شود.
  • تأیید صحت: مقایسه نتایج با یک کیت مرجع یا استاندارد طلایی نشان‌دهنده صحت آزمایش است. این کار ممکن است شامل بررسی نمونه‌های شناخته‌شده در کنار یک سیستم معتبر باشد.
  • پایداری و خطی بودن: آزمایش‌ها باید در شرایط واقعی آزمایشگاهی (مانند تغییرات دمایی) قابل اجرا باشند و نتایجی متناسب با محدوده‌های مختلف غلظت آنالیت ارائه دهند.

در آزمایشگاه‌های هموستاز، این مراحل غیرقابل‌چشم‌پوشی هستند. آزمایش‌هایی که به درستی اعتبارسنجی‌ نشده اند می‌توانند منجر به تجویز اشتباه داروهای ضدانعقادی یا تأخیر در تشخیص اختلالات انعقادی شوند که ممکن است پیامدهای جدی برای بیماران داشته باشد.

عملکرد: نظارت مستمر بر کیفیت آزمایش‌ها

پس از اعتبارسنجی، عملکرد آزمایش باید به‌طور مداوم پایش و کنترل کیفیت شود. این فرآیند شامل کنترل کیفیت داخلی (IQC) و ارزیابی کیفیت خارجی (EQA) است:

  • در IQC  از پلاسمای کنترل (طبیعی و غیرطبیعی)برای بررسی دقت روزانه استفاده می شود. اگر نتایج خارج از محدوده قابل‌قبول (مثلاً ±2 انحراف معیار) باشد، ممکن است نشان‌دهنده مشکلی در کالیبراسیون دستگاه یا معرف‌ها باشد.
  • در EQA   ، عملکرد آزمایشگاه در مقایسه با سایر آزمایشگاه‌ها در ارزیابی یک نمونه ی کنترلی بررسی می شود. برنامه‌هایی مانند EQAP ( برنامه ارزیابی کیفیت خارجی ) نمونه‌های کدگذاری ‌شده‌ای ارسال می‌کنند تا تغییرات بین‌ آزمایشگاهی شناسایی شوند.

محدوده‌های مرجع: مفهومی ضروری برای تفسیر نتایج

هیچ نتیجه‌ای به‌ تنهایی معنا ندارد؛ بلکه باید در مقایسه با یک محدوده مرجع تفسیر شود. تعیین این محدوده‌ها در آزمایش‌های هموستاز چالش ‌برانگیز است، زیرا متغیرهای بیولوژیکی (سن، جنس، نژاد) و متدولوژیکی (مثلاً کوآگولومتر در برابر روش‌های دستی) در تعیین محدوده مرجع تأثیرگذارند.

دستورالعمل‌های CLSI مانند CLSI EP28-A3 پیشنهاد می‌کنند که حداقل 120 فرد سالم در هر گروه جمعیتی مورد بررسی قرار گیرند تا این محدوده‌ها از نظر آماری مشخص شوند. به عنوان مثال، محدوده مرجع PT  ممکن است برای بزرگسالان بین 11 تا 14 ثانیه باشد، اما در نوزادان به دلیل تفاوت در هموستاز متفاوت است.

استانداردها و دستورالعمل‌های بین‌المللی

استانداردسازی جهانی این فرآیندها برای یکپارچگی و دقت نتایج ضروری است. سازمان‌های مهم در این زمینه عبارتند از:

  •  CLSI : ارائه پروتکل‌های استاندارد برای آزمایش‌های انعقادی مانند استاندارد CLSI H47-A2
  • ISO 15189  : تأکید بر شایستگی و مدیریت کیفیت در آزمایشگاه‌های پزشکی.
  • WHO  : ارائه استانداردهای بین‌المللی برای معرف‌های انعقادی مانند ترومبوپلاستین.

نتیجه‌گیری و توصیه‌های عملی برای آزمایشگاه‌های هموستاز

برای تکنسین‌ها و مدیران آزمایشگاه موارد زیر کلیدی هستند:

✅     اعتبارسنجی دقیق: قبل از استفاده از کیت جدید  ، دقت آن را با نمونه‌های کنترلی بررسی کنید.
✅     پایش مستمر:  از نمودارهای لوی-جنینگز (Levey-Jennings) برای شناسایی روندهای کنترل کیفی استفاده کنید.
✅      سفارشی‌سازی محدوده‌های مرجع: اگر آزمایشگاه شما جمعیت خاصی را بررسی می‌کند (مثلاً بیماران اطفال یا سالمندان)، محدوده‌های مرجع را متناسب با شرایط آن‌ها تعیین کنید.
✅     همگام با استانداردهای بین‌المللی: با استفاده از دستورالعمل‌های CLSI  و ISO، آزمایشگاه خود را با بهترین روش‌های موجود تطبیق دهید.

چشم‌انداز آینده

کیفیت در آزمایش‌های هموستاز فقط به اعداد و داده‌ها محدود نمی‌شود بلکه مسئله‌ای است که مستقیماً با اعتماد و صحت بالینی مرتبط است. یک آزمایش معتبر که تحت نظارت دقیق عملکرد و محدوده‌های مرجع مشخص انجام شود، به تصمیم‌گیری‌های دقیق پزشکان کمک می‌کند، چه در تنظیم دوز وارفارین و چه در تشخیص بیماری های انعقادی.

در Heamostica، اعتقاد ما بر این است که پایبندی به استانداردهای بین‌المللی نه‌تنها سطح آزمایشگاه شما را بالا می‌برد، بلکه کل حوزه هموستاز و ترومبوز را بهبود می‌بخشد.

دیدگاهتان را بنویسید